عرفان عرفان ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

عرفان جون

دومین واکسن عزیزم

5شنبه (90/10/15) صبح باباجون اومد دنبالمون و با هم رفتیم درمانکاه حیات برای واکسن زدن و گل پسر کلی گریه کرد و اذیت شد ... رفتیم خونه بابایی و مامانی دائما در حال سرویس دهی بود تا اذیت نشی... حسابی تب کردی و نگرانت بودیم ولی با آستامینوفن و پاشوره کردن مداوم رفع شد الحمدلله ... تا شنبه موندیم خونه بابایی تا کاملا خوب بشی بعدش باباحسین اومد دنبالمون و برگشتیم خونه عشق خودمون                  ...
29 فروردين 1392

اولین سفر گل پسر به جزیزه مرجانی کیش در دو ماهگی

 90/10/02 (جمعه) برای صبحانه رفتیم خونه مامان جون و کله پاچه خوردیم و بعد با بدرقه گرم و دعای خیر مامان جون و باباجون و دایی ها و خاله زهرا راهی خونه شدیم تا چمدون سفر رو برداریم و به سمت فرودگاه حرکت کنیم. ساعت ١ و نیم عمو مهدی اومد دنبالمون و مارو تا فرودگاه رسوندن با خانواده( تا یه وقت گل پسر با آژانس اذیت نشه ... خدا شانس بده والا )... توی هواپیما یه مقدار بی تابی کردی و انگار فهمیده بودی سوار چی شدی و میترسیدی ولی خدارو شکر سریع رسیدیم و تو هم آروم شدی عزیزدل ... ساعت ٥ و نیم رسیدیم کیش و باباحسین برامون جا رزرو کرده بود و رفتیم خونه ولی دوباره بهونه میگرفتی و آروم نمیشدی ولی بالاخره بعد ٢ ساعت کلنجار خوابیدی و ما...
24 فروردين 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عرفان جون می باشد